گفتی : غزل بگو ! چه بگویم ؟ مجال کو ؟
شیرین من ، براز غزل شور و حال کو ؟
پر می زند دلم به هوای غزل ، ولی
گیرم هوای پر زدنم هست ، بال کو ؟
گیرم به فال نیک بگیرم بهار را
چشم و دلی برای تماشا و فال کو ؟
تقویم چارفصل دلم را ورق زدن
آن بگهای سبز ِ سرآغاز سال کو ؟
رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند
حال سوال و حوصله ی قیل و قال کو ؟
شاعر: قیصر امین پور
****
با تشکر از دوست عزیز:
تنهائی ام پُر می کند تنهائی من را..
گرچه دور است ولی زود عیان خواهد شد..
از تو بعید نیست، جهان عاشقت شود..
در این خاک زرخیز ایران زمین ..
زمان رفت و زان آدم از چند رنگ به هرجای گردون نهادند چنگ..
گفتی غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟
؟ ,کو ,غزل ,، ,دلم ,گیرم ,کو ؟ ,بگو چه ,غزل بگو ,دل ما ,پرسش دل
درباره این سایت