هرشبی میشنوم یک نفر از دور مرا
به خودش خوانده و من دیر به آنجا برسم
بنظر ثانیه ها تاخت به هم میتازند
که مبادا سحری زود به فردا برسد
گر قرار است که تنها بروم تا دم مرگ
چه سبب بود چنین محضر تن ها برسم
****
با تشکر از دوست عزیز:
تنهائی ام پُر می کند تنهائی من را..
گرچه دور است ولی زود عیان خواهد شد..
از تو بعید نیست، جهان عاشقت شود..
در این خاک زرخیز ایران زمین ..
زمان رفت و زان آدم از چند رنگ به هرجای گردون نهادند چنگ..
گفتی غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟
برسم , ,ها ,مرا , ,میشنوم ,از دور ,نفر از ,دور مرا ,یک نفر ,میشنوم یک
درباره این سایت